شرح صدر
تفسیر جزء 30 » سوره انشراح
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند بخشنده مهربان «1» أَلَمْ نَشْرَحْ لَکَ صَدْرَکَ «2» وَوَضَعْنَا عَنکَ وِزْرَکَ «3» الَّذِى أَنقَضَ ظَهْرَکَ «4» وَرَفَعْنَا لَکَ ذِکْرَکَ «5» فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْراً «6» إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْراً «7» فَإِذَا فَرَغْتَ فَانصَبْ «8» وَإِلَى رَبِّکَ فَارْغَب (اى پیامبر!) آیا به تو شرح صدر عطا نکردیم؟ و بار سنگینات را از (دوش) تو برنداشتیم؟ آن (بار گرانى) که براى تو کمرشکن بود. و نام تو را بلند (آوازه) گردانیدیم. پس (بدان که) با هر سختى آسانى است. آرى، با هر دشوارى آسانى است. پس هر وقت (از کارى) فراغت یافتى (براى کار جدید) خود را به تعب انداز. و با رغبت و اشتیاق به سوى پروردگارت روىآور. نکتهها: در سوره قبل (ضُحى) فرمود: خداوند تو را رها نکرده است: «ما ودّعک ربّک» در این سوره مىفرماید: چگونه تو را رها کرده، کسى که بزرگترین الطاف و سرمایهها را که شرح صدر است به تو داده است: «ألم نشرح لک صدرک» «شرح صدر» به معناى گشایش سینه و بالا رفتن ظرفیّت انسان است تا بتواند ناملایمات را تحمّل کند و در مشکلات و سختىها صبر و پایدارى ورزد. هنگامى که خداوند حضرت موسى را به رسالت برگزید، اولین خواسته او سعه صدر بود که گفت: «ربّ اشرح لى صدرى»(134) پروردگارا! سعه صدر به من عطا کن. ولى پیامبر اسلام بدون درخواست مورد لطف قرار گرفت و سعه صدر را از خداوند دریافت کرد. «الم نشرح لک صدرک» مراد از بار سنگین که بر دوش پیامبر سنگینى مىکرد و خداوند با دادن شرح صدر، آن را ازدوش پیامبر برداشت، مسئولیّت رسالت و دعوت مردم به توحید و مبارزه با فساد و شرک و خرافات است. از آنجا که غم و غصهها را نمىتوان کم کرد، پس باید ظرفیّتها را بالا برد تا بتوان مشکلات را تحمّل کرد و کم نیاورد. شرح صدر نشانه لطف ویژه الهى است: «فمن یرد اللّه ان یهدیه یشرح صدره للاسلام»(135) یعنى هر کس را خداوند اراده کند هدایت یابد، روح او را براى پذیرش اسلام باز مىکند. از نظر روانى، هنگام برخورد با مشکلات نباید تمام ذهن متوجه آن شود، بلکه باید به سهولتهاى پس از آن که مورد وعده و سنت الهى است نیز توجه نمود. عُسرها سبب یُسر است. کلمه «مَعَ» ممکن است به معناى سبب باشد، یعنى هر سختى در درون خود تجربهها و سازندگىهایى دارد. «انّ مع العسر یسراً» حذف حرف فاء در جمله دوم «فانّ مع العسر یسرا، انّ مع العسر یسرا» بیانگر آن است که این اصل عمومى است و مخصوص پیامبر نیست. رهبران حق که در برابر طوفان مخالفتها و مشکلات و شکنجهها و تهدیدها و توطئهها و تهمتها و لجاجتها و جنگها و... قرار مىگیرند بیش از هر چیز به سعه صدر نیاز دارند. «ألمنشرح لک صدرک» بر اساس روایات که مورد فتواى مراجع دینى نیز قرار گرفته است، این سوره و سوره ضُحى یک سوره حساب مىشوند نظیر سوره فیل و قریش و در نمازهاى واجب که بعد از سوره حمد، خواندن بیش از یک سوره جایز نیست، این دو سوره باید با هم خوانده شود. شاهد یکى بودن این دو سوره، تناسب آیه آخر سوره قبل با آیه اول این سوره است که مىفرماید: «ألم نشرح لک صدرک» شرح صدرى که به پیامبر اسلام داده شد، باعث شد تا آن حضرت در برابر آن همه آزارها، قومش را نفرین نکند و مىفرمود: «اللّهم اهد قومى فانّهم لا یعلمون»(136) یعنى خداوندا این مردم را هدایت کن زیرا که نمىدانند و در فتح مکه با اعلام عفو عمومى فرمود: «لا تثریب علیکم الیوم» امروز باکى بر شما نیست و همه را بخشیدم، همانگونه که یوسف با این جمله تمام برادرانش را یکجا عفو کرد. نمونه «وضعنا عنک وزرک و رفعنا لک ذکرک» این بود که مردم فوج فوج در دین خدا وارد مىشدند «یدخلون فى دین اللّه افواجاً»(137) و در جنگهاى بدر و خندق و حنین اسلام پیروز شد و با اینکه بعضى منافق و یا ترسو بودند و فرار مىکردند باز اسلام رو به رشد بود. در اکثر موارد این بار سنگین توسط حضرت علىعلیه السلام از دوش پیامبر برداشته مىشد. او در بدر و خیبر و احد شجاعانهترین عملیات را انجام داد. البته در برخى موارد، «وزر» و سنگینى را، از طریق امدادهاى غیبى و نزول فرشتگان(138) و یا القاء ترس(139) در دل دشمنان، از دوش پیامبر اکرم برداشته شد. خداوند، نام و یاد پیامبرش را گرامى داشته است. در قرآن، به درود و صلوات بر پیامبرش فرمان داده است: «یا ایّها الّذین آمنوا صلّوا علیه و سلّموا تسلیماً»(140) نام او را در بسیارى از آیات در کنار نام خودش آورد است، «یا ایّها الّذین آمنوا اطیعوا اللّه و اطیعوا الرسول»(141) در اذان، شهادت به رسالت او را در کنار شهادت به وحدانیّت خودش قرار داده است. «اشهد أن لا اله الاّ اللّه و اشهد انّ محمّداً رسول اللّه» و در تشهد هر نماز، نیز این شهادتین را تکرار کرده است. زنى از ندادن نفقه شوهر فقیرش، نزد حضرت علىعلیه السلام شکایت کرد. حضرت مرد را زندانى نکرد و فرمود: «انّ مع العسر یُسرا»(142) پیامها: 1- سعه صدر، زمینهساز انجام برنامههاى سنگین رسالت است. «الم نشرح... وضعنا عنک وزرک» 2- از آینده مکتب نگران مباشید. «و رفعنا لک ذکرک» 3- مبارزه با خرافات و آداب و رسوم جاهلى بسیار سنگین است. «وزرک» 4- کار پیامبر در حدّ کمرشکن بود. «انقض ظهرک» 5 - نام نیک و آبرو لازمه توفیق در رهبرى جامعه است. «رفعنا لک ذکرک» 6- سنّت و برنامه الهى آن است که بدنبال هر سختى، آسانى است. «انّ مع العسر یسرا» (در جاى دیگر قرآن مىخوانیم: «سیجعل اللّه بعد عُسر یسرا»(143) سختىها و مشکلات زوالپذیرند و به آسانى تبدیل مىشوند). صبر و ظفر هر دو دوستان قدیمند بر اثر صبر نوبت ظفر آید 7- انسان باید بعد از فارغ شدن از هر کار و مسئولیّتى، آماده پذیرش مسئولیّت دیگر و تلاش و کوشش دیگر باشد. «فاذا فرغت فانصب» 8 - تلاشها باید جهت الهى داشته باشد. «الى ربّک فارغب» 9- تلاش و کوشش باید همراه با اخلاص باشد. «فانصب... الى ربّک فارغب» 10- براى توجه به خداوند باید نهایت تلاش را بکار برد. «فانصب - الى ربک فارغب» 11- پیمودن راه خدا باید عاشقانه و با رغبت باشد. «الى ربّک فارغب» 12- رغبتها و تمایلات تنها سزاوار اوست نه دیگران. «الى ربّک فارغب» «والحمدللّه ربّ العالمین»
134) طه، 25.
135) انعام، 125. 136) بحارالانوار، ج11، ص298. 137) نصر، 2. 138) آل عمران، 123-125. 139) آل عمران، 151 و حشر، 2. 140) احزاب، 56. 141) محمّد، 33. 142) تفسیر نور الثقلین. 143) طلاق، 7. |
|
صفحه قبل « [صفحه 17]» صفحه بعد |
تاریخ : یکشنبه 94/2/6 | 6:3 عصر | نویسنده : استاد سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجانی | نظر
.: Weblog Themes By Pichak :.