بسم الله الرحمن الرحیم
مراد از شاکله در آیه 84 از سوره اسراء چیست؟
«قل کُلّ یعمَلُ عَلی شاکِلَتِهِ؛ بگو: هر کس بر اساس شاکله و ساختار خود عمل می کند». (سوره اسراء، آیه 84)
" شاکلة" در اصل از ماده" شکل" به معنى مهار کردن حیوان است، و" شکال" به خود مهار مى گویند، و از آنجا که روحیات و سجایا و عادات هر انسانى او را مقید به رویه اى مى کند به آن" شاکله" مى گویند و کلمه" اشکال" به سؤالها و نیازها و کلیه مسائلى گفته مى شود که به نوعى انسان را مقید مى سازد «1».
به این ترتیب مفهوم" شاکله" هیچگونه اختصاصى به طبیعت ذاتى انسان ندارد، لذا مرحوم" طبرسى" در" مجمع البیان" دو معنى براى آن ذکر کرده است، طبیعت و خلقت و نیز طریقه و مذهب و سنت (چرا که هر یک از این امور انسان را از نظر عمل به نحوى مقید میسازد).
و از اینجا روشن مى شود آنها که آیه فوق را دلیلى بر حکومت صفات ذات بر انسان گرفته اند و آن را دلیلى بر جبر مى پندارند، و در این راه تا آنجا پیش رفته اند که به تربیت و تزکیه اعتقاد ندارند، تا چه حد در اشتباهند.
این طرز تفکر که به علل مختلف سیاسى و اجتماعى و روانى که در مباحث جبر و اختیار آورده ایم بر ادبیات بسیارى از ملتها حکومت مى کند و براى توجیه نارساییهاى خود به آن متوسل مى شوند از خطرناکترین اعتقاداتى است که مى تواند یک جامعه را به ذلت و زبونى بکشاند، و در حال عقب افتادگى، سالها یا قرنها نگاه دارد.
درست در شعر زیر که بیانگر این تفکر در مساله تعلیم و تربیت است بیندیشید:
درختى که تلخ است اندر سرشت گرش بر نشانى به باغ بهشت
و از جوى خلدش به هنگام آب به بیخ انگبین ریزى و شهد ناب
سرانجام گوهر به کار آورد همان میوه تلخ بار آورد!
(از حکیم فردوسی ره)
اگر براستى این منطق، زیر بناى مسائل تربیتى و اجتماعى قرار گیرد، بیهوده بودن هر گونه تعلیم و تربیت، اجتناب ناپذیر خواهد بود.
و به همین دلیل ما معتقدیم مسلک جبر همیشه دستاویزى براى سلطه هاى استعمارى بوده تا به این وسیله از واکنشهاى شدید مردمانى که به زنجیر کشیده
شده اند در امان بمانند.
جمله معروف: الجبر و التشبیه امویان و العدل و التوحید علویان:
" عقیده جبر و تشبیه خدا به موجودات از اعتقادات بنى امیه است، و عقیده عدل و توحید زیر بناى مکتب علوى است" بیانگر این واقعیت مى باشد.
خلاصه، شاکله هرگز به معنى طبیعت ذاتى نیست، بلکه به هر گونه عادت و طریقه و مذهب و روشى که به انسان جهت مى دهد شاکله گفته مى شود بنا بر این عادات و سننى که انسان بر اثر تکرار یک عمل اختیارى کسب کرده است، و همچنین اعتقاداتى که با استدلال و یا از روى تعصب پذیرفته است، همه اینها نقش تعیین کننده دارند، و شاکله محسوب مى شوند.
اصولا ملکات و روحیات انسان معمولا جنبه اختیارى دارد چرا که انسان هنگامى که عملى را تکرار کند، نخست" حالت" و سپس" عادت" و بعد تدریجا تبدیل به" ملکه" مى شود، همین ملکات است که به اعمال انسان شکل مى دهد و خط او را در زندگى مشخص میسازد، در حالى که پیدایش آن مستند به عوامل اختیارى بوده است.
در بعضى از روایات" شاکله" به نیت تفسیر شده است، در اصول کافى از امام صادق ع چنین نقل شده:
النیة افضل من العمل الا و ان النیة هى العمل، ثم تلا قوله عز و جل قُلْ کُلٌّ یَعْمَلُ عَلى شاکِلَتِهِ
یعنى على نیته:" نیت افضل از عمل است اصلا نیت همان عمل است سپس آیه قُلْ کُلٌّ یَعْمَلُ عَلى شاکِلَتِهِ را قرائت فرمود و اضافه کرد منظور از شاکله نیت است" «2».
این تفسیر، نکته جالبى در بر دارد. و آن اینکه نیت انسان که از اعتقادات او برمى خیزد به عمل او شکل مى دهد، و اصولا خود نیت یک نوع شاکله یعنى امر مقید کننده است، لذا گاهى نیت را به خود عمل، تفسیر فرموده و گاه آن را برتر از عمل شناخته، چرا که به هر حال" خط عمل" منشعب از" خط نیت" است.
در روایت دیگرى مى خوانیم که از امام صادق علیه السلام پرسیدند آیا مى توان در معابد یهود و کلیساهاى نصارى نماز خواند؟ فرمود:" در آنها نماز بخوانید" کسى مى پرسد: آیا ما در آن نماز بخوانیم هر چند آنها هم در آن نماز مى خوانند؟
فرمود: آرى، مگر قرآن نمى خوانى آنجا که مى فرماید: قُلْ کُلٌّ یَعْمَلُ عَلى شاکِلَتِهِ فَرَبُّکُمْ أَعْلَمُ بِمَنْ هُوَ أَهْدى سَبِیلًا سپس فرمود: تو به سوى قبله ات نماز بخوان و آنها را رها کن «3».
**تفسیر نمونه، ج12، ص: 246
(1) مفردات راغب ماده" شکل".
(2) نور الثقلین جلد 3 صفحه 114.
(3) نور الثقلین ج 3 ص 114
.: Weblog Themes By Pichak :.